پارادایم و جامعه شناسی

Authors

تقی آزاد ارمکی

abstract

اصطلاح paradigm در فارسی بعنوان ‹‹نمونه›› ترجمه گردیده است. این اصطلاح در تاریخ علوم جایگاه خاصی دارد. و بدین خاطر بعنوان یک اصطلاح علمی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. از این اصطلاح کمتر در گفتگوهای معمولی و روزمره بهره گیری می شود. در حالیکه منزلت اجتماعی‘ جغرافیای‘ و فرهنگی این اصطلاح در بیشتر علوم قابل پی گیری است. اصطلاح موجود در دو دهه اخیر بطور روز افزونی در علوم گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است. با وجود اینکه می توان معانی و تعابیر متعددی برای این اصطلاح در فرهنگ غرب یافت‘ ولی در سالهای اخیر در علوم تجربی با معنی و تعریف خاصی روبرو گردیده و سپس وارد علوم اجتماعی انسانی گردیده است. جامعه شناسی بطور خاص از رشته های علمی ای بوده است که بیشترین بهره گیری از این اصطلاح را داشته است. جامعه شناسان در نحوه بکارگیری و نوع تعریف آن اتفاق نظر نداشته اند. تعداد نظرات در تعریف‘ جایگاه‘ نحوه بکاگیری و فواید آن موجب طرح مباحث متعدد و جدیدی گردیده است. مباحث تقریباً یک عامل موثر در پیدایش و گسترش حوزه جدیدی در جامعه شناسی تحت عنوان متاجامعه شناسی metasociology و بطور خاص در تئوریهای جامعه شناسی تحت عنوان متاتئوری metatheory شده است. در نوشته حاضر نظر بر این است تا به بررسی ریشه این اصطلاح در علوم تجربی‘ تعریف و یا تعاریف بعمل آمده‘ جایگاه آن در علوم تجربی‘ علوم انسانی و اجتماعی و خصوصاً جامعه شناسی‘ دیدگاههای متعدد‘ وضعیت فعلی و نتایج بدست آمده در بکارگیری آن در جامعه شناسی پرداخته شود. لازم است قبل از اینکه به بررسی مباحث و عناوین مطرح شده در فوق پرداخته شود‘ به بیان یک تعریف هر چند اجمالی از پارادایم paradigm پرداخته تا امکان دنبال نمودن بحث مقدور گردد. در نگاه اجمالی در فرهنگ علوم اجتماعی چون ‹‹یک تصور بنیادی و اساسی از موضوع علم›› تعریف گردیده است. روشن است که این عبارت بازگوکننده صرفاً یک تعریف لفظی از پارادایم می باشد. تعریف دقیق و واقعی از این اصطلاح نیاز به بحث بیشتری دارد که در ادامه مقاله بدان پرداخته خواهد شد. در تعریف فوق الذکر کمتر توجهی به بیان مدل‘ مثال‘ و مصداق خارجی می باشد‘ بلکه منظور تصور‘ دیدگاه ‘ و تامل کلی و بنیادی نسبت به موضوع در علم مورد نظر می باشد. حال اگر فرضاً علم مورد نظر ما جامعه شناسی بوده باشد‘ پارادایم در یک نگاه کلی عبارت از تصور بنیادی و اساسی از موضوع جامعه شناسی خواهد بود. در اینصورت فرض دریافت اینکه پارادایم در جامعه شناسی چه می باشد موکول به این می گردد که موضوع جامعه شناسی چیست؟ با فرض قبول بر تعریف پارادایم مبنی بر ‹‹تصور بنیادی از موضوع›› جامعه نشاسی در بردارنده تنوع و چندگانگی پارادایم خواهد گردید. علت این تنوع به گوناگونی در موضوعات مطرح شده در جامعه شناسی در طول تاریخ بر می گردد. اگر تاریخ جامعه شناسی را بطور کلی از پیدایش اندیشه ای ابن خلدون تا عصر حاضر در حوزه های گوناگون دنبال کنیم‘ با تنوع موضوعات در این علم روبه رو خواهیم بود. جامعه شناسان در این دوره طولانی تاریخی در بیان طرح موضوعات گوناگون برای جامعه شناسی بوده اند. عده ای نیز تلاش در ارتباط‘ قرابت و همگرائی بین موضوعات جامعه شناسی داشته اند. بطور طبیعی ما با حوزه های متعدد جامعه شناسی نیز روبرو بوده که حداقل سعی در وحدت موضوع علمی و یا دوری نمودن از کثرت بسیار در موضوعات داشته اند مباحث در باب تنوع حوزه ها‘ موضوعات و مباحث در جامعه شناسی به اندازه ای برای بعضی از جامعه شناسان جدی تلقی شده است که این شرط را بعنوان نشانه های بحران در جامعه شناسی قلمداد کرده اند. اخیراً در جامعه شناسی ایران بحثی تحت عنوان ‹‹تلاشی جهت رسیدن به وحدت موضوع در علم جامعه شناسی›› صورت پذیرفته است. مدعیان این بحث سعی نموده تا با دلایل گوناگون موضوعات متعدد در جامعه شناسی را به یکدیگر نزدیک نموده و به وحدت موضوعی – هرچند دو موضوع برای جامعه شناسی نه یک موضوع واحد – دست یابند. دست یابی به این هدف نیازمند به بررسیهای متعدد و جهت دادن به مسیر تحقیقات و مطالعات جامعه شناسی در طول زمان دارد. حال بر فرض اگر این چنین وحدت موضوعی مطرح شده درجامعه شناسی ایران تحقق پذیرد‘ همچنان گوناگونی موضوعات به لحاظ تاریخی و اجتماعی برای جامعه شناسی با وجود حوزه های جامعه شناسی در کشورهای دیگر باقی خواهد ماند. وجود تنوع موضوع در جامعه شناسی ممکن است که به لحاظ منطقی غلط باشد ولی به لحاظ اجتماعی و تاریخی اجتناب ناپذیر می باشد. زیرا هم اکنون در کتب جامعه شناسی موضوعاتی چون نهاد‘ ساخت‘ گروه‘ طبقه‘ روابط اجتماعی‘ کنش و واکنش اجتماعی‘ مبادله‘ تقابل‘ تعارض‘ و امثال آنها مطرح گردیده است. از اینرو تصور واحد از موضوع جامعه شناسی وجود نداشته بلکه تصورات گوناگون و چه بسا تصورات نس

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

جامعه شناسی اسلامی؛ به سوی یک پارادایم

چکیده هدف این مقاله معرفی مهم ترین مبانی جامعه شناسی اسلامی، در قالب ارائة پارادایمی مقایسه پذیر با پارادایم های موجود است که ماهیت انسان و جامعه، هدف و روش تحقیق و ارزش ها در جامعه شناسی مهم ترین عناصر هستند. این پارادایم از نظر انسان شناسی، بر اصل فطرت استوار است و با ردّ جبر اجتماعی، تلفیقی را بین فردگرایی و کل گرایی روش شناختی می پذیرد و دربارة چیستی جامعه تصویری ارائه می کند که در آن، رابطة...

full text

بررسی امکان پارادایم جامعه شناسی اسلامی

هدف از این مقاله بررسی امکان پارادایم جامعه شناسی اسلامی در شرایط کنونی با توجه به عدم توافق لازم در پذیرش علم دینی، فقدان فلسفه علوم اجتماعی اسلامی مدون، نبود علمی بنام جامعه شناسی اسلامی و اجتماع علمی پیرامون آن و فقدان سایر شرایط لازم جهت تحقق پارادایم مذکور است. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که در بستر تحول از علوم انسانی موجود (با مبانی و رویکرد غربی) به علوم انسانی مطلوب موردنظر (با مبانی ...

full text

جامعه شناسی حسابداری، دیدگاه ها و چالشها: از منظر پارادایم های غالب

امروزه با توجه به پیچیده شدن ارتباط شرکت‌های موجود در جامعه با یکدیگر و همچنین با دولت و افراد حاضر در جامعه، شرایطی به‌وجود آمده که شرکت‌ها می‌بایست نه تنها به ذی‌نفعان بلکه به آحاد مردم پاسخ‌گو باشند. حسابداری با رویکرد اجتماعی و با نگاه جامعه شناسانه وسیع می تواند با در نظر گرفتن نتایج اجتماعی تصمیمات و اثرات اقتصادی آنها، دامنه حسابداری سنتی را گسترش دهد. هدف اصلی این مقاله، مطالعه جامعه شن...

full text

راهبرد پارادایم سازی اسلامی در حوزه ی‌ جامعه شناسی خانواده و جنسیت

این مقاله با هدف زمینه سازی جهت توسعه ی علوم انسانی اسلامی به طور عام و تأسیس پارادایم یا الگویی برای جامعه شناسی اسلامی خانواده و جنسیت به طور خاص، به بررسی مهم ترین مبانی پارادایمی یا پیش فرض های معرفت شناختی، هستی شناختی، ارزش شناختی و روش شناختی یک جامعه شناسی اسلامی با تأکید بر حوزه ی مطالعات خانواده و جنسیت می پردازد. پذیرش دین به عنوان یکی از منابع معرفتی در علم، توجه به تبیین های غایت ش...

full text

پارادایم شناسی تعامل اندیشه سیاسی و فرهنگ

اندیشه سیاسی به مثابه معرفتی هنجارین، به دنبال ترسیم سامان نیک سیاسی است. هر پارادایم فکری نیز گونه ای وضعیت مطلوب اجتماعی و فردی را تجویز می کند که شکوفایی فرهنگی را متاثر می سازد. رابطه ای مستقیم و دوسویه وجود دارد میان مولفه های اندیشه سیاسی در پارادایم های مختلف و فرهنگی که در جامعه در جریان است و هر پارادایم فکری، مولفه های خاصی را به فرهنگ مستقر در جامعه تزریق می کند و هر بازخورد نیز از آ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
نامه علوم اجتماعی

Publisher: دانشکده علوم اجتماعی

ISSN -

volume 3

Keywords

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023